حکمرانی آموزش در شرایط بحران (جنگ، بیماری همه گیر، بلایای طبیعی، فقر و شکست اقتصادی) - دانشکده حکمرانی governance
نویسنده: دکتر ابراهیم مزاری؛ عضو هیئت علمی دانشکده حکمرانی دانشگاه تهران
حکمرانی آموزش در شرایط بحران (جنگ، بیماری همه گیر، بلایای طبیعی، فقر و شکست اقتصادی)
21 06 2025 15:49
News Code : 97850732
View Count : 979
اولین خدمت عمومی قربانی شده در بحران، «آموزش» است! درحالیکه!!! مورد نیازترین خدمت عمومی برای مواجه با بحران «آموزش» است!
به شکل شگفت انگیزی مواجه با بحران ها به ویژه آنها که نوظهور است، نیازمند آمادگی و آمادگی نیازمند آموزش است. این آموزش در سیستم آموزشی کشور (آموزش عمومی، عالی، سازمانی و شهروندی) فراهم و ارائه می شود با این وجود اولین سرویس ارائه خدمات عمومی که کمتر به آن توجه می شود و گویا از اولویت خارج می شود، آموزش است.
این مساله به رویکرد خط مشی گذاران و اثری که برای آموزش قائل هستند و همچنین ترجیحات و نظام انتخاب مردم بر می گردد که در این شرایط، آموزش به فراموشی سپرده می شود در حالی که مواجه خردمندانه و همراه با عقلانیت و به دور از هیجان زدگی نیازمند آموزش قبل، حین و بعد از بحران هاست...
این نکته قابل توجه است که نمی توان با راه حل های کهنه و نخ نما شده به مواجه با مسائل نوظهور پیچیده رفت!
چه باید کرد؟
خط مشی و استراتژی اول: حکمرانی دیجیتالی آموزش
خط مشی و استراتژی دوم: توسعه یادگیرندگان مستقل و به عبارتی خودحکمرانی آموزش
خط مشی و استراتژی اول: حکمرانی دیجیتالی آموزش
فناوری به معنای چگونگی انجام کارها، تنوعی از روش های ارائه خدمات آموزشی را برای خط مشی گذاران و تصمیم گیران، کنشگران و بهره برداران آموزشی فراهم می کند که آماده کردن و مجهز کردن سیستم آموزشی باعث کارآمدی آن در شرایط و نیازهای مختلف به ویژه در شرایط بحرانی که روال های طبیعی آموزشی تحت الشعاع قرار می گیرند، خواهد شد.
حکمرانی دیجیتالی آموزش قبل از ظهور خط مشی ها، تخصیص منابع، تغییر ساختارها، یک نوع تفکر و الگوی اندیشیدن و باور به فناوری در تحقق اهداف آموزشی است. دوران کرونا به ضرورت این مهم را یادآور شد اما انسان بسیار فراموش کار است! ضعف فناوری خودمان را به پای ناکارآمدی فناوری نوشتیم و به بهانه عدم انتقال آموزش اخلاق و انسانیت و مهربانی و گاهی هم مهارت ومنش از پشت قاب فناوری کردیم و این شد که سیستم آموزشی از بحران نیز درس مواجه با بحران نگرفت.... به جای توسعه گسترده و سرمایه گذاری هدفمند در فناوری های آموزش که نیازمند حکمرانی دیجیتالی آموزش و به عبارتی خط مشی گذاری، قانون گذاری، تنظیم گری، تسهیل گری و حمایت و شبکه سازی بود، به سمت تخطئه آن حرکت کردیم و این روزها، مردد هستیم که چه باید کرد.
حکمرانی دیجیتالی آموزش نیازمند بلوغ فناوری دارد. از فناوری های از راه دور به مجازی و سپس آنلاین و الکترونیکی و بعد از آن دیجیتالی مجهز به هوش مصنوعی، واقعیت افزوده و مجازی، هولوگراف ها و نرم افزارهای یادگیری و مانند آن که ما در قدم اول ماندیم و به خاطر ضعفمان به آن برچسب ناکارآمدی زدیم و امروز، تعویق و تعلیق خط مشی قالب شده است...
از سوی دیگر شایستگی های دیجیتالی را به عنوان مهمترین مهارت های عصردیجیتال در نوجوانان، دانشجویان، کارشناسان و مدیران و کنشگران ارشد حکمرانی نیز تقویت ننموده و سواد دیجیتالی را گسترش نداده ایم و این یعنی حکمرانی دیجیتالی آموزش، کنشگران خود را آنچنان که باید آماده نکرده است.
نتیجه اول:
با فناوری ها نجنگیم آن ها را به تسخیر اهداف و آرمان های خود در بیاوریم...!
خط مشی و استراتژی دوم: توسعه یادگیرندگان مستقل (هیوتاگوژی) و خودحکمرانی آموزش
اگر سیستم آموزشی کلان کشور به هر دلیلی فرصت ارائه خدمات یکپارچه را از دست داد، آیا یادگیرندگانی را پرورش داده ایم که به صورت مستقل بتوانند به منابع و روش های اصیل و معتبر یادگیری دست پیدا کنند و خودشان را از انبوهی از اطلاعات گمراه کننده و بدآموزی ها نجات بدهند؟
خودحکمرانی در آموزش به معنای این است که حکمرانی سیستم آموزش در وجود هر فرد بنشیند و اون تمام سیستم آموزشی و هدفگیری آن را درک کند و هنگامی که سیستم یکپارچه آموزش با چالش مواجه شد، راه را از بیغوله باز شناسد و بتوانند ضمن یادگیری مداوم در شرایط غیرمتعارف و بحرانی، خود باعث گرفتاری و بحران افزایی نشود.
خودحکمرانی آموزش درک خط مشی های مورد نیاز برای زیست سالم و موثر در جامعه است به گونه ای که هر فرد خود یک سیستم آموزشی و یادگیری و در جهت گیری با خط مشی های کلان است. قوانین و تنظیم گری های فردی او، جهت گیری انسجام وهمبستگی دارد، عطوفت و مهربانی و نوع دوستی باعث بالارفتن سرمایه اجتماعی و آن نیز باعث اعتماد متقابل و یکپارچگی ملی می شود.
نتیجه دوم:
عاشق انسان ها باشیم، به آن ها اعتماد کنیم، اجازه بدهیم هر فرد بتواند خودش را در درون نظام خط مشی گذاری کلان، پیدا کند.... همه در کنار هم سیمرغ هستیم به شرط اینکه خودحکمران آموزش باشیم و مختصات خودمان را در منظومه کشور به درستی تشخیص داده و عمل کنیم تا در شرایط بحران، هارمونی و نظم تصویر سیمرغ همچنان استوار و باصلابت به مواجه با بحران برود... یاد فرمایش مقام معظم رهبری افتادم، آتش به اختیار باشید... تصور و فهم اندک من این است که مختصات خودتان را گم نکنید و کنشگر فعال باشید حتی اگر از سیستم مرکزی به هر دلیلی در شرایط بحران، پیامی نیامد و این نیاز به آموزش و آموزش و آموزش دارد... و این آموزش نیاز به حکمرانی آموزش پیشران و هدایت کننده و امیدآفرین دارد...