محاسبات غلط و توهمی رهبران اسرائیل و هم پیمان‌هایش درسی برای تاریخ شد، آنها فقط صدای یک گروه کوچک (مزدور) را می‌شنیدند و گویی گرفتار خطای شناختی تعمیم ناروا شده بودند و بر فرض خود برنامه اقدام جمعی طراحی کرده بودند که در چند روز عرصه های مختلف را تصاحب کنند، اما آنها نه تاریخ و نه فرهنگ ایرانی_ اسلامی را باوجود تمام تفکر طراحی سیاست شان نشناخته بودند و در دام اطلاعات حداقلی افتادند که اکنون همانند یک خوردو در گل گیر کرده نه راه پیش دارد و نه راه پس.
 

سیاست مداران غربی هنوز فرهنگ و جامعه را نشناخته اند و ابعاد پنهان زیست انسان ایرانی بر آنها ناشناخته مانده است. انسان ایرانی اسلامی آرمان خواه است از معیارهای زیست انسانی کوتاه نمی‌آید، اینکه در جامعه نقد و نقادی وجود دارد نشان از پویایی آرمان خواهانه مردمان این سرزمین است، نه دشمنی با مام وطن، فرهنگ ایرانی اسلامی ظلم ستیز است و زیر بار زور نمی‌رود، همین بس که تمام سناریوهای دشمن نقش برآب شود.
 

آن‌چه امروز میبینم نه فروپاشی سیاسی و اجتماعی بلکه تقویت یکپارچگی سیاسی و اجتماعی در ایران است، هیچ عنصری غیر از مداخله و تجاوز صهیونی نمی‌توانست اینگونه ایران را متحد کند. محاسبه غلط و توهمی متجاوزان فرصتی تاریخی برای ایران است چراکه نقشه شوم دشمن صهیونی بر همگان آشکار شد و از همه مهمتر طرح اقدام جمعی آنها شکست خورد، اما در این سوی میدان کنش جمعی و همدلانه ایرانی حیات دوباره پیدا کرد. حیاتی از سر هوشیاری بیشتر و انسجام و وحدت فراگیر.
 

امروز ایران در موقعیت خلق کنش جمعی قرار گرفته است و امر دفاع ماهیتی نه صرف نظامی و فردی بله ماهیتی جمعی و اجتماعی پیدا کرده است،
 

دستمریزاد به دستاوردهای فرماندهان جنگی مان، اما جنگ کنونی فقط جنگ موشکها نیست، جنگ اراده ها و روایتها هم هست، جنگ امیدواری و ناامیدی هم هست. سوخت موشکهایمان را با عنصر اراده و ایمان و امیدواری و همدلی تامین کنیم

همان گونه که موشک‌ها کار خودشان را دقیق انجام میدهند؛ ما مردم هم کارمان را باید دقیق انجام دهیم، هر کدام در هر جایگاهی که هستیم. باید تلاش کنیم که ایران برای همه ایرانیان زنده بماند.

جنگ را تمام شده تلقی نکنیم، هوشیار، آگاه و دقیق تر از قبل ادامه دهیم... دشمن در مرحله تجدید قوا و طراحی برنامه ای دیگر است...